پایان کابوس 3ساله با جنایت

مرد جوان بعد از قتل مردی که مدعی است با همسرش رابطه پنهانی‌ داشته است، با پلیس شهریار تماس گرفت و خود را تسلیم کرد.

در جریان این جنایت خونین، وی پس از قتل جوان ناشناس همسر خود را نیز با ضربات چاقو به شدت مجروح کرد.

در آخرین ساعات کاری یک روز بهاری، زنگ  تلفن دفتر کار مرد جوان به صدا درآمد، در آن سوی خط یکی از همسایه‌ها بود که تماس گرفته بود تا بدترین خبر زندگیش را بدهد، حرفهای همسایه مثل پتک بر سرش فرود آمد، مرد ناشناس، همسرت، خانه شما ....
مرد یکباره در هم شکست، یک لحظه کابوس های یکساله اش را مرور کرد و فهمید بدگمانی‌ها و سوءظن‌هایش تنها یک توهم نبوده است.

 سراسیمه خودش را به خانه‌ رساند، به آرامی در را گشود و از حیاط خانه به پشت پنجره آشپزخانه رفت و نگاهی به داخل انداخت و مرد جوانی را در حال غذاخوردن در خانه دید.  خشم تمام وجودش را فرا گرفته بود، به طرف خودرواش دوید و قمه و چاقوی ضامن‌داری برداشت و به جلوی در آپارتمانش رفت.

با شدت به در ‌کوبید و از همسرش خواست در را باز کند، دقایقی بعد زن در حالی که وحشت تمام وجودش را فرا گرفته بود در را باز کرد، مرد ناشناس به طرف یکی از اتاق‌ها دوید  و با مرد غریبه درگیر شد.

 دقایقی بعد مرد با لباس‌های  خونین از اتاق خارج شد ، این بار سراغ همسرش رفت و او را نیز با وارد آوردن ضربه‌ای به شکمش زخمی کرد، آنوقت بود که با دستانی خون آلود و صدایی لرزان موضوع را به پلیس 110 اطلاع داد.

آخرین درخواست از همسر

در حالی که زن مجروح و همسرش در انتظار ماموران بودند، زن از شوهرش خواست محل جنایت را ترک کند.

 او احساس می کرد ارتباط پنهانی او ، شوهرش را گرفتار کرده است، با التماس به او گفت: می‌خواستم به این رابطه پنهانی خاتمه دهم اما از ترس افشای این راز جرات این کار را نداشتم، حالا از  اینجا فرار کن، من قتل را به گردن می‌گیرم و به پلیس می‌گویم این مرد را که سال‌ها بود مرا تهدید می‌کرد به قتل رسانده‌ام و قصد خودکشی داشتم، اما مرد ایستاده بود.

لحظاتی بعد خودروهای پلیس آژیرکشان جلوی قتلگاه توقف کردند و کارآگاهان جنایی شهریار به دستور سرهنگ مظفر اقبالزاده- رئیس اداره آگاهی شهریار-  قدم به قتلگاه مرد جوان که با وارد آمدن ضربه قمه به قلبش جان باخته بود روبرو شدند.

ساعاتی بعد مرد جوان در مقابل کارآگاهان دایره قتل به جنایت اعتراف کرد و درباره انگیزه خو د از این جنایت گفت:همسرم را خیلی دوست داشتم ، در 10 سال زندگی مشترکمان هیچ مشکلی با هم نداشتیم، تا اینکه از یکسال قبل در جریان رابطه همسرم با این مرد قرار گرفتم ، قصد طلاق همسرم را داشتم، اما نتوانستم، بنابراین تصمیم گرفتم مرد ناشناس را به دام بیاندازم ، روز حادثه یکی از همسایه ها زنگ زد و موضوع را اطلاع داد و به محض رسیدن به آنجا مرد جوان را در داخل خانه‌ام به قتل رساندم.

 هم‌اکنون متهم با دستور بازپرس جنایی شهریار در بازداشت به سر می برد تا تحقیقات تکمیلی در این خصوص صورت گیرد.